عقیله بنی هاشم زینب کبری دختر امیرالمؤمنین و حضرت صدیقه طاهره علیهم السلام در ادامه این خطبه میفرماید: «کَلَّا إِنَّ رَبَّکَ لَنا وَلَهُم لَبِالمِرصَاد» نه آنگونه است که شما تصوّر میکنید. تحقیقاً پروردگار تو برای ما و برای آنان در کمین خواهد بود.
این آخرین تازیانه تهدید و عذابی است که زینب کبری علیهاالسلام، بر سر آن مردم نا بِخرد و ستمکار فرود آورده و برای همیشه، آنان را به ترس و وحشت انداخته و آرامش را از آنان گرفته است.
جملة مبارکة فوق، اقتباس از قرآن کریم است و اشاره به آیه قرآنی دارد که میفرماید:
«إِنَّ رَبَّکَ لَبِالمِرصَاد»(فجر:14) بهراستی که پروردگار تو در کمین است.
و نیز همین مطلبِ کوبنده را پدر بزرگوار زینب، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبة شریف خود دارند، آنجا که میفرمایند:
«وَلَئِنْ أَمْهَلَ اللّٰهُ الظَّالِمَ فَلَنْ یَفُوتَ أَخْذُهُ وَهُوَ لَهُ بِالْمِرْصَادِ عَلَی مَجَازِ طَرِیقِهِ وَبِمَوْضِعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِیقِهِ»(نهج البلاغة، خطبه96) اگر خداوند، ظالم را مهلت دهد، اخذ و انتقامگیری از ظالم، از دست او نخواهد رفت و خداوند برای ظالم در کمین است بر گذرگاه راه او و در موضع اندوه گلوگیری که مانع فروبردن آب دهان او باشد.
آری! زینب کبری تربیتیافتة مکتب قرآن است و سخنان او، بو و رایحة طیّبة قرآن کریم و آیات الهی را میدهد؛ چنانکه زینب علیهاالسلام پرورش یافتة آغوش امیرمؤمنان است و کلمات عالی او، یادآور خطابههای پرشور و عالیة المضامین پدر بزرگوارش حضرت علی بن ابی طالب علیهماالسلام و نمونة نهج البلاغة آن حضرت میباشد.
هنگامی که سخن پرشور و هیجانانگیز بانوی بزرگ کربلا زینب به اینجا رسید، این چند شعر را انشاء کردند:
ماذا تَقُولُونَ إِذ قَالَ النَّبیُّ لَکُم * ماذا فَعَلتُم وَأَنتُم آخِرُ الأُمَمِ
بِأهلِ بَیتی وَأولادی وَتَکرِمَتی * مِنهُم أُساری وَمِنهُم ضَرَّجُوا بِدَم
مَا کَانَ ذاکَ جَزائی إذ نَصَحتُ لَکُم * أَن تَخلُفُونی بِسُوءٍ فی ذَوی رَحِم
إِنّی لَأخشی أَن یَحلَّ بِکُم * مِثلُ العَذابِ الَّذی أودی عَلی إرَم
چه خواهید گفت هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله به شما بگوید: شما مردم که آخرین امّتها بودید، با اهل بیت و فرزندان و عزیزان من چه کردید؟!
بعضی از آنان را اسیر کرده و گروهی را به خون آغشته ساختید!
جزا و پاداش من که برای شما خیر خواهی کردم این نبود، که پس از من، با ارحام و نزدیکان من اینچنین با بدی برخورد کنید.
راستی که من بیمناکم که همانند عذابی که قوم ارم - قوم هود ـ را نابود ساخت بر شما فرود آید.
در این اشعار نیز، اشاره به آیه کریمه قرآنی است که خداوند میفرماید:
«قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَیٰ»(شوری:۲۳) بگو ای پیامبر! من در برابر این همه زحمت و تلاش برای شما، اجر و مزدی جز مودّت و دوستی نزدیکانم از شما نمیخواهم.
در ضمن از این اشعار استفاده میشود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز قیامت با ستمکاران و کشندگان حضرت امام حسین علیه السلام و عزیزانش مواجه میشود و از آنها بازخواست خواهد کرد و نیز از آنان گله خواهد نمود که پاداش من همین بود؟!
پاداش من که بیست و سه سال در راه نجات شما زحمت کشیدم، این بود که فرزندان مرا بکشید و اسیر بنمایید؟!
و به تعبیر دیگر، میفرماید: خداوند جزای مرا مودّت و علاقمندی فرزندان و دوستانم قرار داده بود و شما به جای آن، عزیزان مرا کشتید و یا آنان را اسیر کردید!
بله، ظاهر این است که شعر آخر را بانوی کربلا از زبان خود میگوید، نه به عنوان نقل مضمون کلام پیامبر در قیامت؛ زیرا این جمله، تهدید به عذاب دنیوی است و با سخن پیامبر در قیامت، مناسبت ندارد.
بنابر این، زینب خود تهدید میکند که من بیمناکم عذابی بر شما نازل شود که بر قوم هود نازل شد و آنان را نابود ساخت و به هلاکت رسانید.
از اینجا میتوان این نکته را هم استفاده کرد مردمی که رو به فساد و شرارت آورده و دست به بدی و ناپاکی زدند، در معرض نزول بلای خدایند و باید بر آنان، از نقمت و خشم الهی بیمناک بود.
در ضمن، ذکر واژههای «اهل بیت»، «اولاد» و «تکرمه» میتواند عواملی برای خنثیکردن تبلیغات بنیامیّه باشد که گفته بودند: اینها خارجیاند؛ و اکنون با ذکر این الفاظ و کلمات، زینب کبری به مردم میفهماند که این شهیدانِ در خاک و خونغلطیده و این اسیرانِ دور از وطن، اهل بیت و خاندان پیغمبر و اولاد و فرزندان رسول خدایند.
اینها وسایل گرامیداشت پیامبر(ص) میباشند که هر کس بخواهد وی را گرامی بدارد، به وسیله این عزیزان و با تعظیم آنان میتواند به مقصد خود نایل گردد.
خوانندگان عزیز! تسلّط بانوی کربلا علیهاالسلام را بر کلام نثر، ایراد خطابه، تنظیم عبارات و تلفیق کلمات از قسمت اوّل خطبه ملاحظه کردید؛ چنانکه احاطه آن بانوی بزرگ را بر آیات کریمة قرآنی و کتاب آسمانی مشاهده فرمودید؛ زیرا در خطابة پرشور خود – چنانکه بیان کردیم - اشاره به آیات بسیاری از قرآن شده بود و یا متن آیه را ذکر فرموده بودند.
اکنون در قسمت پایانی خطبه، اقتدار و تسلّط زینب کبری علیهاالسلام بر کلام منظوم؛ یعنی شعر، را مشاهده میکنید؛ چه آنکه ناقل خبر، لفظ «انشاء» را بهکار برده که حاکی از آن است که این اشعار نغز، از تراوشات ذوقی زینب کبری است و بانوی کربلا به هنگام اشتغال به سخن، بالبداهه آن اشعار را سروده و بدینوسیله، موجی از احساسات را در میان آن جمعیت ایجاد کرده است و اکنون قدرت بیان و عمق ذوق و فکر زینب کبری را بنگرید.
شگفتا! بدون سابقه و ناگهانی در میان جمعیتی بسیار انبوه؛ آنهم در محاصرة دشمنان غدّار خونآشام، یک سخنرانی با این همه جامعیّت، حاوی استدلالات قوی، نیرومند و زنده و آیات متعدّد از قرآن کریم و آنگاه یک قطعه شعر جالب و پرمغز، چگونه با معادلات و محاسبات ظاهری توجیه میشود؟ باید مطلب را با معادلات وحی و الهام الهی توجیه کرد.
آری! زینب، کریمة خاندان وحی و تربیتشده آغوش حضرت علی علیه السلام و فاطمه طاهره علیهاالسلام بود و با عنایت مخصوص و لطف ویژه پروردگار، این اقدام بزرگ را نمود.
نظر شما